1-جهت: هر چيزي که گرايش يا تغيير را بوجود آورد جهت در آهنگسازي را شکل ميدهد. چيزي که فرد را از نقطه «الف» به نقطه «ب» سوق ميدهد. تغيير بين حسها، سطح انرژي، صحنهها. ملودي، توالي هارمونيکي که موجب ايجاد تنش شده و موسيقي بي کلام را جلو ميبرد و با اضافه کردن سازهاي مختلف، انرژي آن نيز بيشتر ميشود (ارکسترنوازي)، ميزان شدت يا تراکم موسيقي ميتوانند در جهت دادن به موسيقي متن مؤثر باشند.
2-حرکت: هر چيزي در موسيقي که صحنهها را جلو ببرد مثل اوستيناتوي ثابت، الگوي ريتميک خاص، توالي هارمونيک تکرار شونده، کنش و واکنش بين ملودي و هارموني (ارکسترنوازي)، حرکت خوانده ميشود. حرکت ميتواند در اثر تغيير در الگوي ريتميک نيز حاصل شود. حتي ميشود با تلفيق يک کليد جديد، يک ضربه يا بالا و پايين رفتن ضربآهنگ ايجاد شود. تمام اينها حس وحالي مطابق با صحنه ايجاد ميکنند. موسيقي بي کلام قابليت اين را دارد که با کند و تند شدن صحنه و همراه دوربين تغيير کند.
3-پيشنما: پيشنما شامل ملودي- تأکيد موسيقي متن - ميشود براي مثال قبل از شروع صحنه، بنابراين بيننده ميتواند از لحن موسيقي فضاي پيشنما را حدس بزند، در اينجا موسيقي بي کلام کاري ميکند که نظر مخاطب به پيشنما جلب شود. پيشنما بايد واضح و پرقدرت ارائه شود در اينصورت ميتواند روي صحنه تأثير بگذارد و با آن درآميزد.
4-پسزمينه: پسزمينه در آهنگسازي تمامي عناصر را مثل چسب بهم وصل ميکند. اين المان در پسِ موسيقي بي کلام به گوش ميرسد و به شدت ظريف است و اگر در ميکس ناديده گرفته شود، فقدان آنرا ميتوان حس کرد. گاهي سازي مثل ويولون سل که الگوي هارمونيک پيتزيکاتو را مينوازد، المان پشتيبانيکننده ظريفي را به موسيقي اضافه ميکند اما ارتباط مخاطب را با پيشنما و صحنه قطع نميکند و فقط چيزي را که لازم است به موسيقي اضافه ميکند.
5-تقويتکننده: اين المان موسيقي را تقويت کرده يا شدت ميبخشد و ممکن است تأثيرگذاري تصوير را بيشتر کند يا تغييرات موسيقي متن و بخشهاي آنرا بهم متصل کند؛ حتي اين امکان را دارد که هنگام اوج گرفتن ملودي، در پسزمينه صداهايي گوشنواز و لرزان اما نامحسوس به آن اضافه کند (مثل گليساندو، ترمولو، ايجاد لرزش بوسيله سازهاي بادي در بافت موسيقي). اين المان ميتواند تيمپاني رول، يا هارپ گليساندو يا حتي صداي سنج باشد. اگر اين المان در الگويي تکرارشونده اجرا شود، مثل همه ضربآهنگها، قابل پيشبيني و هيجانانگيز ميشود.
6-بيس: المان بيس در ساخت موسيقي متن به سازهايي با صداي بم و کم مربوط است که در موسيقي صدايي با محدوده صوتي پايين توليد ميکنند. موسيقي بي کلام بدون بيس، حلقهاي مفقوده دارد؛ معمولا موسيقيهاي سمفونيک و هيبريد به بيس ثابت و منسجمي نياز دارند که ميتواند از طريق دو برابر کردن سازها در اکتاوها عملي شود. مثلا دابل بيس به همراه ساز توبا يا ساز فاگوت به همراه ساز ويولون سل از جمله سازهايي هستند که براي اين کار مورد استفاده قرار ميگيرند. امروزه آهنگساز ميتواند از سينت و بيس الکترونيک نيز استفاده کند.
1-جهت: هر چيزي که گرايش يا تغيير را بوجود آورد جهت در آهنگسازي را شکل ميدهد. چيزي که فرد را از نقطه «الف» به نقطه «ب» سوق ميدهد. تغيير بين حسها، سطح انرژي، صحنهها. ملودي، توالي هارمونيکي که موجب ايجاد تنش شده و موسيقي بي کلام را جلو ميبرد و با اضافه کردن سازهاي مختلف، انرژي آن نيز بيشتر ميشود (ارکسترنوازي)، ميزان شدت يا تراکم موسيقي ميتوانند در جهت دادن به موسيقي متن مؤثر باشند.
2-حرکت: هر چيزي در موسيقي که صحنهها را جلو ببرد مثل اوستيناتوي ثابت، الگوي ريتميک خاص، توالي هارمونيک تکرار شونده، کنش و واکنش بين ملودي و هارموني (ارکسترنوازي)، حرکت خوانده ميشود. حرکت ميتواند در اثر تغيير در الگوي ريتميک نيز حاصل شود. حتي ميشود با تلفيق يک کليد جديد، يک ضربه يا بالا و پايين رفتن ضربآهنگ ايجاد شود. تمام اينها حس وحالي مطابق با صحنه ايجاد ميکنند. موسيقي بي کلام قابليت اين را دارد که با کند و تند شدن صحنه و همراه دوربين تغيير کند.
3-پيشنما: پيشنما شامل ملودي- تأکيد موسيقي متن - ميشود براي مثال قبل از شروع صحنه، بنابراين بيننده ميتواند از لحن موسيقي فضاي پيشنما را حدس بزند، در اينجا موسيقي بي کلام کاري ميکند که نظر مخاطب به پيشنما جلب شود. پيشنما بايد واضح و پرقدرت ارائه شود در اينصورت ميتواند روي صحنه تأثير بگذارد و با آن درآميزد.
4-پسزمينه: پسزمينه در آهنگسازي تمامي عناصر را مثل چسب بهم وصل ميکند. اين المان در پسِ موسيقي بي کلام به گوش ميرسد و به شدت ظريف است و اگر در ميکس ناديده گرفته شود، فقدان آنرا ميتوان حس کرد. گاهي سازي مثل ويولون سل که الگوي هارمونيک پيتزيکاتو را مينوازد، المان پشتيبانيکننده ظريفي را به موسيقي اضافه ميکند اما ارتباط مخاطب را با پيشنما و صحنه قطع نميکند و فقط چيزي را که لازم است به موسيقي اضافه ميکند.
5-تقويتکننده: اين المان موسيقي را تقويت کرده يا شدت ميبخشد و ممکن است تأثيرگذاري تصوير را بيشتر کند يا تغييرات موسيقي متن و بخشهاي آنرا بهم متصل کند؛ حتي اين امکان را دارد که هنگام اوج گرفتن ملودي، در پسزمينه صداهايي گوشنواز و لرزان اما نامحسوس به آن اضافه کند (مثل گليساندو، ترمولو، ايجاد لرزش بوسيله سازهاي بادي در بافت موسيقي). اين المان ميتواند تيمپاني رول، يا هارپ گليساندو يا حتي صداي سنج باشد. اگر اين المان در الگويي تکرارشونده اجرا شود، مثل همه ضربآهنگها، قابل پيشبيني و هيجانانگيز ميشود.
6-بيس: المان بيس در ساخت موسيقي متن به سازهايي با صداي بم و کم مربوط است که در موسيقي صدايي با محدوده صوتي پايين توليد ميکنند. موسيقي بي کلام بدون بيس، حلقهاي مفقوده دارد؛ معمولا موسيقيهاي سمفونيک و هيبريد به بيس ثابت و منسجمي نياز دارند که ميتواند از طريق دو برابر کردن سازها در اکتاوها عملي شود. مثلا دابل بيس به همراه ساز توبا يا ساز فاگوت به همراه ساز ويولون سل از جمله سازهايي هستند که براي اين کار مورد استفاده قرار ميگيرند. امروزه آهنگساز ميتواند از سينت و بيس الکترونيک نيز استفاده کند.
پادکست يا به طور کلي نت کست يک سري از فايل هاي ديجيتالي (صوتي يا تصويري) هستند که مخاطبان آنها را براساس سليقه خودشون دنبال و دانلود ميکنند تا به صورت اتوماتيک از توليد قسمت هاي جديدمطلع شوند. پادکست ها بيشتر فرمت هاي صوتي دارند ولي در بعضي موارد هم توليد کننده از فايل هاي ويدئويي يا متني در کنار فايل صوتي خود استفاده ميکند.
ژنراتور پادکست ليستي از فايل هاي پادکست را در سرور با عنوان فيد پادکست نگه ميدارد تا از اينترنت در دسترس باشد. شنوندگان پادکست هم با استفاده از نرم افزار هاي پخش کننده پادکست که با عنوان پادکچر شناخته ميشوند به همه قسمت هاي پادکست ها دسترسي دارند. با کمک اين فرآيند کاربران به قسمت هاي جديد پادکست ها به راحتي دسترسي خواهند داشت.پادکست ها هم به صورت آفلاين در دستگاه ذخيره ميشوند و ميتوان بدون نياز به اينترنت آنها را شنيد.
تکنولوژي پادکست که فايل هاي صوتي و تصويري و . را در کنار هم قرار ميدهد باعث شده که افرادي که در بيزينس راديو فعاليت ميکنند در فعاليت هاي خود تجديد نظر کنند.
پادکست ها براي شنوندگان رايگان هستند و توليد آن ها ميتواند کم هزينه باشد. توليد کنندگان پادکست (پادکستر ها) ميتوانند با دادن زمان تبليغات در پادکست خود به کسب درآمد از اين تکنولوژي بپردازند.
پادکست يک مدياي افقي (هم راستا) است و به شنودگان و توليد کنندگان اين اجازه را ميدهد که با هم در تعامل باشند.
پادکست هاي فارسي زيادي در دسته بندي هاي مختلف در سال هاي اخير توليد شده اند که از بهترين آنها چنل بي، کرن، فردوسي خواني، استرينگ کست، پادکست موسيقي گپ دايوو . را ميتوان نام برد.
ملودايو، زندگي از دريچه موسيقي
در اين مقاله تلاش کردهايم تا فهرستي از صد موسيقي متن برتر سينما را براي علاقهمندان آهنگسازي،کارگرداني و فيلمسازي گردآوري کنيم. پيشنهاد خود را در مورد ساير موسيقي هاي متن فيلم هاي سينمايي در زير همين پست کامنت کنيد.
1. پدرخوانده «1972»، نينو روتا؛
2. بر باد رفته «1939»، ماکس اشتاينر؛
3. لورنس عربستان «1962»، موريس ژار؛
4. کشتن مرغ مقلد«1962»، المر برنستاين؛
5. خوب، بد، زشت «1966»، انيو موريه؛
6. رواني «1960»، برنارد هرمن؛
7. آروارهها «1975»، جان ويليامز؛
8. هفت دلاور «1960»، المر برنستاين؛
9. ئي. تي. موجود فرازميني «1982»، جان ويليامز؛
10. بتمن «1989»، دني الفمن؛
از لينک برترين موسيقي متن فيلم ها فهرست کامل را ببينيد و بشنويد
طراحي کاراکتر تبليغاتي و شخصيتپردازي براي برندها، از آن دست قصههاي شنيدني است که اول و آخري جذاب دارد. چرا که در همان ابتداي کار اختصاص شخصيتي هماهنگ با هويت بصري برند شما، روح سرزندگي و پويايي را به کالبد کسب و کارتان ميدمد و در بلند مدت و در گذر ماهها و سالها صميمتي ناگسستني بين برند شما و مشتريان مخاطبانتان خلق ميکند. خود شما در جايگاه مديريت يک شرکت يا کسب و کار چقدر خاطرات دوست داشتني از شخصيتهايي داريد که وظيفهي نمايندگي يک برند را بر عهده دارند و سيماي مشتري پسند کسب و کار محبوبتان را به تصوير ميکشند.
تيزرها بهترين رسانهاي هستند که در قالب تصوير ميان کسب و کار شما و مشتري ارتباط برقرار ميکنند. شايد تصور کنيد که بودجه در توليد تيزرها يا انيميشن هاي تبليغاتي نقش زيادي ايفا ميکند، اما اين فقط بخشي از ماجراست و آنچه بيش و پيش از بودجه بر توليد تيزر و انيميشن مشتريپسند تأثير ميگذارد، پيدا کردن ايدهاي ناب براي هدف مورد نظر است. ايدهاي که ارزش افزوده براي کسب و کار شما همراه خود داشته باشد و دريچههاي تازهاي براي برندينگ کارتان را پيش روي شما بگشايد.
شرکت تبليغاتي ويرا ورنا به طراحي گرافيکي به مثابه فرصتي براي مشتريان مينگرد که قرار است علاوه بر تبليغ محصولات و خدمات برند مورد نظر، همان تکيهگاهي باشد که با استفاده از ترفندهاي طراحي و گرافيک، نام و آوازهي برند و کسب و کار مشتريان را با هدف شکوفايي و رونق اقتصادي در بازار زبانزد خاص و عام کنند.
وبسايت شرکت بين المللي ويرا ورنا همچون ويتريني جذاب که اطلاعات لازم را در زمينهي خدمات طراحي گرافيک در اختيار مشتريان قرار ميدهد، تلاش ميکند تا از طريق ارائهي نمونه کارهاي اجرا شده در اين شرکت، اين امکان را براي کسب و کارها و برندهاي ايراني فراهم کند تا به خدماتي که توسط شرکتهاي تبليغاتي خارجي ارائه ميشوند، دسترسي داشته باشند.
شرکت تبليغاتي بين المللي ويرا ورنا
در مقايسه با ماريمبا، زايلوفون محدوده صدايي بالاتر (زيرتر) و باريكتري داشته و تيغههاي آن از چوب سختتري ساخته ميشود كه اين امر منجر به رنگ صدايي روشنتر و نافذتر ميشود. گاهي اوقات خانوادهاي از سازها را به عنوان زايلوفون در نظر ميگيرند كه شامل زايلوفون، ماريمبا و زايلوماريمبا (xylomarimba) است.
زايلوفون در فرهنگها و تمدنهاي مختلف ديده ميشود و كوك و توالي تيغهها از يك تمدن تا تمدن ديگر متفاوت است ولي چيزي كه در تمام زايلوفونها مشترک است ترتيب قرارگيري تيغهها در گامهايي از نتهاي پائين (بم) تا بالا (زير) است. تعداد تيغهها ميتواند بين يك تا هر تعداد براي پوشش دادن چندين اكتاو باشد. زايلوفون سازي قديمي است كه اسامي مختلفي در فرهنگهاي متفاوت دارد: به عنوان مثال در افريقا به نامهاي آماديندا (در اوگاندا)، بالافون (در سودان)، كارميبا (در آنگولا)، كيديمبا (در كنگو)، كوندونگ (در نيجيريه)، ماريمبا (كنگو) و سيليمبا (در آفريقاي جنوبي) شناخته ميشود. در آسيا اين ساز به نامهاي باكاگنگ (در ماي)، گام بنگ (اندونزي)، دن گو (ويتنام)، گب بانگ (در بالي)، گام بنگ كالونگ (جاوا)، موكين (چين)، پاتاتاگ (فيليپين)، پاتي تارانگ (درهند) و رانات اك (در تايلند) مشهور شده است.
ماريمبا از نظر ظاهري دقيقاً شبيه زايلوفون است ولي بزرگتر بوده و داراي محدوده صدايي پائينتر (از باس تا تنور و تا آلتو) و يكcompass گستردهتر است. ماريمبا، زايلوفوني با رزنيتور است و زايلوفون به معناي «نواي چوب» است و زير و بمي آن يك اكتاو عميقتر است. به دليل اينكه تيغههاي ماريمبا از چوب نرم ساخته شدهاند و نازكتر از زايلوفون هستند، ماريمبا رنگ صدايي نرمتر، تيرهتر و غنيتر دارد. در دهه 1930 يك ساز به نام زايلوماريمبا (زالوريمبا) براي تكنوازي ساخته شد كه هدف از آن ساز تركيب بهترينهاي هر دو ساز بود. زايلو ماريمبا عمدتاً به اين دليل ساخته شد كه محدوده صدايي از پنج اكتاو (C3-C8) داشت ولي كيفيت صدايش جا گذاشته شد و امروزه به ندرت اين محدوده صدا مورد استفاده قرار ميگيرد.
هانس زيمر آهنگساز مطرح و برنده جايزه اسکار، براي فيلم تلقين آهنگسازي کرده است. او با الهام از آهنگ اديت پياف اين موسيقي نوآورانه و هيپنوتيزمکننده را خلق کرده است. موسيقي زيمر ماورائي و خاص بوده و در لحظاتي مخاطب را به رؤيايي زيبا و مسحورکننده فرو ميبرد.
موسيقي تلقين مثل صحنههاي فيلم با ريتم تند شروع شده و بعد کمکم آرام ميشود و کاملا تحت تأثير ژانر فيلم-اکشن و سورئال-است. ريتم موسيقي يادآور موسيقي فيلمهاي دهه نود بوده که در فيلمهاي اکشن به وفور استفاده ميشده است. ديکاپريو در نقش و جاسوس ايفاي نقش ميکند و موسيقي متن هم رازآلودي جاسوسي و هم ويژگيهاي را به خوبي نمايان ميسازد.
تم اصلي موسيقي تلقين از موسيقي فرانسوي اديت پياف گرفته شده که هانس زيمر ريتم آنرا کند کرده است. به عقيده زيمر ميتوان هر چيزي را به زمان ديگري منتقل کرد و معناي متفاوتي به آن بخشيد. تلقين که سفر در رؤياهاست، براي زيمر مفهوم سفر در زمان را دارد و اين موضوع را به خوبي در موسيقياش نشان ميدهد. ترکيب گيتار الکتريک و ارکستر، جنبهاي خيالانگيز و در عينحال مدرن به موسيقي ميدهد. از آنجاييکه دغدغه اصلي نولان «زمان» است، گذر زمان و انتظار با صداي تيکتاک در موسيقي نمايان ميشود.
هانس زيمر در موسيقي فيلم اينتراستلار از فضاي اکشن محوري که براي چهار فيلم قبلي (سه گانهي بتمن و فيلم تلقين) ساخته بود فاصله گرفته و با استفاده از ساز ارگان فضايي باشکوه خلق کرده است. اين ساز که توسط راجر ساير Roger Sayer در کليساي تاريخي تمپل لندن نواخته شده، توانسته بيکرانگي جهان و احساس از دست دادن را همزمان به بيننده منتقل کند. در ساخت موسيقي متن اين فيلم از 34 ساز زهي، 24 ساز بادي و چهار پيانو استفاده شده و شصت مرد براي گروه کُر با هانس زيمر همکاري کردهاند. زيمر با تنظيم فاصله ميکروفن از دهان خوانندهها توانسته به صداهاي جديد برسد. نولان در ساخت فيلمهايش جلوههاي ويژه را براي کمک به روايت داستان به کار ميبرد و در اين فيلم واقعيترين تصوير از نجوم و فيزيک را (از منظر يافتههاي علمي) ارائه کرده است.
دانکرک فيلمي جنگي است که بدون مقدمه خسته کننده و طولاني يکراست مخاطب را به عمق ماجرا ميبرد و محيط جنگي دقيقا مطابق با چيزي که در تاريخ رخ داده، به تصوير کشيده ميشود. در اين فيلم موسيقي متن نقش مهمي ايفا ميکند و در بيشتر صحنهها موسيقي به جاي ديالوگ استفاده شده است. دانکرک بازسازي يک واقعه تاريخي است و در آن ترس و وحشت برآمده از جنگ نشان داده ميشود.
نولان و هانس زيمر در فيلمهاي اينسپشن و اينتراستالر با هم همکاري کردهاند و نولان با استفاده از تکنيکي که در فيلم پرستيژ به آن دست يافته بود از زيمر خواست که موسيقي متن دانکرک را بسازد. «يک توهم شنيداري وجود دارد که در موسيقي به آن شپرد ميگويند، من و ديويد جوليان اين را در فيلم پرستيژ کشف کرديم.»
براي تدوين فيلمهاي درام بايد از روي فيلمنامه يا استوريبورد کار شود. صحنهها معمولا هدف خاصي را دنبال ميکنند، با بازيها يا ديالوگهاي ثابت. کار تدوينگر اين است که به صحنههاي فيلمبرداري شده نگاه کند و ببيند که آيا ميتواند آنها را بهنوعي کنار هم بچيند که پيام داستان مورد نظر را منتقل کنند، در غير اينصورت بايد فيلمنامه را کنار گذاشته و بهترين کاري را که از دستش برميآيد انجام دهد.
تدوين جلوههاي صوتي از جزو ظريفترين ريزهکاريهاي فيلمسازي قرار ميگيرند و به تدوينگر صدا کمک ميکند تا احساس موجود در هر صحنه را به تماشاگر منتقل کند و فضاي احساسي مورد نظر کارگردان را با استفاده از صدا خلق کند. براي مثال اگر تدوينگر صدا قصد داشته باشد تا صحنهي مربوط به يک دفتر کار را به مدد جلوههاي صوتي از وضعيت صامت به ناطق تغيير دهد، ميتواند از جلوههاي صوتي همچون صداي زنگ تلفن در پسزمينه، مکالمه ارباب رجوع با کارمندان و صداي خفيف کار کردن کولر گازي کمک بگيرد.
سازهاي اوكارينا از مواد مختلفي ساخته ميشوند. اغلب اوكارينا ها از جنس سراميك هستند ولي مواد ديگري همانند پلاستيك، چوب، چيني شيشه، خاك رس و ف نيز در ساخت آن استفاده ميشود. اوكاريناهاي ساخته شده از پلاستيك ارزانتر و بادوامتر بوده و براي مبتديها و كودكان مناسب هستند. سراميك، رايجترين ماده در ساخت اوكارينا است و ارتعاش هوا در اين نوع اوكاريناها بهتر از ساير مواد دستساز است و صداي طنيناندازي ايجاد ميكند.
پن فلوت يا پن پايپ بر اساس نام خداي طيبعت يونان پن (Pan) نامگذاري شده است. پن پايپ كه به نامهاي پن فلوت و سيرينكس نيز شناخته مي شود سازي بادي است كه از لولههاي ني در طولهاي مختلف كه در يك رديف يا در يك دسته در كنار هم بوسيله واكس يا زه (سيم) متصل شده و عموماً اين لولهها در انتها بسته هستند و به ترتيب طول قرار دارند. پن فلوتهاي في، گلي، چوبي و پلاستيكي نيز ساخته شدهاند.
پيکولو يا فلوت اکتاو يكي از اعضاي خانواده فلوتهاي عرضي است. اين ساز يكي از سازهاي بادي با بالاترين زير و بمي در اركستر است كه محدوده صدايي آن (يك اكتاو بالاتر از فلوت كنسرت) بالاتر از صداي انسان ميرسد. در اركستر پيكولو در دوران كلاسيک براي تقليد صداهاي طبيعت همانند آواز پرندگان يا طوفانها و براي افكتهاي ويژه مورد استفاده قرار گرفت. در دوره رمانتيک (قرن نوزدهم) اين ساز يكي از بخشهاي پابرجا در دستهي سازهاي بادي-چوبي در اركستر تبديل شد.
جيجي ماسين Gigi Masin آهنگساز ايتاليايي که امروزه به عنوان يکي از پيشگامان سبک امبينت Ambient music در سراسر دنيا شناخته شده است، قبل از ساختن شاهکارش آلبوم Wind، سالها در گمنامي به اين حرفه مشغول بود. او تقريبا سه دهه از عمرش را صرف اين ژانر کرد و در نهايت توانست به هنرمندي شناخته شده در سرتاسر دنيا تبديل شود.
در سال 1986 ميلادي که دستيابي به منابع مالي و تبليغات کم بود، ماسين اولين آلبوم انفرادي خود را منتشر کرد. ضبط اين پروژه کاملا شخصي بود و نسخههاي آن را فقط به دوستانش داد و کنسرتهاي کوچکي هم در شهر ونيز ايتاليا (شهري که زادگاه اين هنرمند نيز هست) برگزار کرد. سه دهه بعد اين نسخه همچنان ناشناخته باقي مانده بود. اما کمکم دوستداران موسيقي امبينت Ambient آن را از انزوا بيرون آوردند و به ديگران معرفي کردند. بعد از گذشت چند دهه سرانجام موسيقي امبينت و آهنگهاي زيبا و احساسي و خلاقانه ماسين در کانون توجه قرار گرفت. در طول سالها جيجي ماسين پروژههاي انفرادي و مشترک زيادي را انجام داده است. او همچنين در کنار جاني نَش Johnny Nash و يانگ مارکو يک گروه سه نفره به نام Gaussian Curve دارند. آلبوم Kite که در سال 2018 ميلادي عرضه شد يکي از بهترين آثار ماسين در زمينه موسيقي بيکلام و امبينت است. آلبومهاي او عبارتند از Wind (1986)، Les Nouvelles Musiques de Chambre, Vol. 2 (1989)، Wind Collector (1991)، Lontano (2001)، Cloud (2015)، The Distance(2017).پ
هنگامي که در سال 1978 ميلادي برايان اينو Brian Eno قوانيني براي اين ژانر وضع کرد، موسيقي امبينت خيلي سادهتر از حالا بود و او آن را اينگونه تعريف کرد: «قابل اغماض و درعينحال جذاب». حالا چهل سال بعد از آن روز ميتوان گفت سبک موسيقي امبينت شامل صداهاي آرام تا نويزهاي گوشخراش ميشود. ژانر موسيقي امبينت از زماني که برايان اينو آنرا پايهگذاري کرد تا امروز به شدت تغيير کرده و با ساير ژانرها درهم آميخته است. در ادامه با وبسايت ملودايو همراه باشيد تا با بهترين آلبومهاي بيکلام و امبينت در سال 2018 ميلادي بيشتر آشنا شويد.
در داستانهاي مصور بتمن اطلاعاتي درباره گذشته جوکر فاش نميشود اما در شوخي مرگبار مخاطب به اختصار ميفهمد که جوکر مهندس کارخانه مواد شيميايي بوده و از شغلش استعفا داده و به عنوان مجري نمايش کمدي که هرگز موفق به خنداندن کسي نميشود، فعاليت ميکند. شبي با دستهاي خلافکار براي ي به کارخانه مواد شيميايي ميرود. در آنجا بتمن ظاهر ميشود و جوکر هم از ترس خودش را به داخل مواد شيميايي مياندازد و اين موجب ميشود که چهرهاش تغيير کند.
اما در فيلم «شواليه تاريکي» دو روايت مختلف از گذشتهاش بيان ميکند. در جايي ميگويد پدر الکلياش چهره او را که غمگين به نظر ميرسيده با چاقو به شکل لبخند زخمي کند. در جايي هم ميگويد صورت همسر قماربازش را طلبکاران با چاقو زخمي کردند و او هم براي نشان دادن عشقش و اينکه همسرش قبلا از چهره غمگين او ناراضي بوده، صورتش را به شکل لبخندي دائمي زخم ميزند که البته بعد از اين ماجرا همسرش ترکش ميکند.
جوکر درباره گذشتهاش ميگويد « گاهي آن را يک جور به ياد ميآورم و گاهي يک جور ديگر؛ اگر قرار باشد که من گذشتهاي داشته باشم، ترجيح ميدهم يک انتخاب چند گزينهاي باشد!»
در پادکست هاي گپ دايو در مورد اين شخصيت بيشتر بشنويد.
درباره این سایت